چند روزی است که در فضای مجازی از فیلتر شدن نرم‌افزارهای پیام رسان واتس‌آپ، وایبر و تانگو سخن به میان آمده است.

این خبرها زمانی شروع شد که محسنی اژه‌ای معاون اول قوه قضاییه، نامه‌ای به وزیر ارتباطات برای مسدود شدن نرم افزارهای فوق داد. در این نامه اعلام شده بود که "در اجرای دستور ریاست محترم قوه قضائیه حضرت آیت‌الله آملی ظرف مدت حداکثر یک ماه نسبت به فرآهم‌آوری زمینه و بستر فنی مورد نیاز مسدودسازی و کنترل اطلاعاتی موثر شبکه‌های اجتماعی نظیر واتس‌اپ، وایبر و تانگو شده اقدام عاجل صورت پذیرد در غیر این صورت قوه قضائیه در راستای وظایف ذاتی خود نسبت به مسدودسازی شبکه‌های اجتماعی دارای محتوای مجرمانه اقدام مقتضی به عمل می‌آورد."

زمانی که ویچت به دلیل رد و بدل محتواهای مجرمانه مسدود شد، همه چشم‌ها به واتس‌آپی دوخته شد که توسط فیسبوک خریداری شد! با اعلام این خبر زمزمه‌های فیلتر شدن واتس‌آپ به دلیل جاسوسی بودن نرم افزار قوت گرفت تا زمانی که محسنی اژه‌ای ضرب‌الاجلی یک ماه را برای وزیر ارتباطات نسبت به مسدودسازی این شبکه داد.

اما سوال اینجاست چرا لاین محبوبترین مسنجر داخل کشور که امکاناتی چندین برابر بیشتر از واتس‌آپ، وایبر و تانگو دارد در لیست مسدودسازی قرار نمی‌گیرد؟
لاین جاسوسی نیست یا در آن محتواهای مجرمانه رد و بدل نمی‌شود؟
چرا کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه بر روی واتس‌آپ و وایبر متمرکز شده و حضور خطرناکتر نرم افزارهای دیگر را کمرنگ کرده است؟

قاعدتا کسی موافق فیلتر شدن شبکه‌های اجتماعی در بستری سالم و فرهنگ سازی درست نیست اما این سوالات در حالی مطرح می‌شود که واتس‌آپ و وایبر با امکانات بسیار کم خود فقط ارتباطات داخل لیست مخاطبین تلفن همراه را تقویت کرده‌اند و به عبارتی دیگر کار پیامک متنی و تصویری را برای کاربر انجام می‌دهند و مانند دیگر نرم افزارهای پیام رسان همچون لاین برای دوستیابی ایجاد نشده‌اند.

یاهو چند ماهی است که پروژه نمایش بدحجابی و بی‌حجابی زنان ایرانی را در وبگاه خود کلید زده است.
یاهو همیشه سعی داشته است ایران را در بدترین شکل ممکن نشان دهد. در یکی از گزارش‌های یاهو، ایران کشوری عقب افتاده نشان داده شده است که دارای مردمی فقیر و دور از تمدن است! در این خبر بازهم به وضعیت حجاب زنان ایرانی پرداخته و سعی کرده است نشان دهد که بدحجابی در شهرها در حال رواج یافتن است.

چیزی که یاهو زنان ایرانی را در کشور می‌بیند:

رژیم صهیونیستی از 10 روز پیش تاکنون بار دیگر حملات مرگبار خود را علیه نوارغزه آغاز کرده است. این حملات در ماه مبارک رمضان و در حالی که نوارغزه حدود 8 سال تحت محاصره قرار دارد و با کمبود مواد غذایی و دارویی مواجه است صورت می گیرد. بمباران مناطق مختلف نوارغزه طی 10 روز گذشته 230 شهید و هزار و 690 زخمی برجا گذاشته است. این جنگ در فضای سایبری نیز هچنان پیش می رود، با این تفاوت که در فضای سایبر توان تسلیهاتی فلسطینیان چیزی از دشمن کم ندارد و هر روز خبری جدیدی از حملات گروه های مختلف برضد رژیم صهیونیستی منتشر می شود.

در آخرین آخرین اقدام، هکرهای گردان عزالدین قسام سیگنال ارسالی از این شبکه را قطع کرده و تصاویری از جانایات این رژیم برضد مردم مظلوم غزه را روی آنتن فرستادند. پخش تصاویر مردم زجر کشیده و زخمیان حملات هوایی جنگنده های اسرائیلی از تلویزیون این رژیم، خشم مقامات تل آویو را برانگیخته است.

هکرهای گردان عزالدین قسام همچنین پیام هایی به زبان عبری روی تصاویر ارسالی خود منتشر کرده و اعلام کردند در صورت ادامه این جنایات، اسرائیل باید منتظر اقدامات تلافی جویانه فلسطینان باشد.

منبع: سایبربان

محمود هرندي - مولفه‌هاي قدرت در عرصه جهاني در حال تغيير است.‌ براي درک اين گزاره سياسي حتما نبايد سراغ کتب تخصصي علم سياست رفت، بلکه نگاهي به تحولات موجود در اقصي‌نقاط جهان حاکي از محسوس بودن تغيير مولفه‌هاي قدرت از «سخت» به «نيمه‌سخت» و «نرم» است.‌
براي اولين بار جوزف ناي از استادان علوم سياسي دانشگاه هاروارد بود که در دهه 1990 ميلادي از قدرت نرم سخن گفت و هرچند در آستانه فروپاشي بلوک شرق، قدرت آمريکا را در حال تغيير از سخت به نرم ارزيابي کرد، اما روند تحولات آينده نشان داد واشنگتن، خود نيز با تهديدات نرمي مواجه شده که مي رود تا افول سلطه يکجانبه اين کشور را در پي داشته باشد. هرچند برخي تندروهاي آمريکايي با انکار محدوديت هاي قدرت واشنگتن تحت تاثير تغيير مولفه هاي اعمال قدرت در نظام بين الملل تلاش مي کنند بحران نفوذ اين کشور در جهان امروز را به انفعال دولت باراک اوباما نسبت دهند، اما وراي اين فرافکني ها، مصاديق بحران مشروعيت براي اعمال قدرت آمريکا در جهان آنقدر ملموس است که به زحمت مي توان آن را در سنجش مولفه هاي امروز قدرت ناديده گرفت.

در اعتقاد شيعه، امامت جوهره ي سياست است، چرا كه هويت سياسي مدينه ي فاضله ي شيعي، با حضور امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) شناخته مي شود، تا آن جا كه شيعه را مذهب اماميّه لقب داده اند. غيبت امام در عينيت جامعه، حيات سياسي شيعه را در فرآيند پرپيچ و خمي از زيست منتظرانه قرار داده است.
در تاريخ افزون بر هزار ساله ي غيبت، اقليت شيعه تحت فشار و هژموني اكثريت سنّي و سلطه ي حاكمان جور بوده، پاسداري از مرزهاي اعتقادي و هويت مكتبي در اين دوران، فراز و فرودهاي رفتاري و عقيدتي زيادي داشته است. پرسش اساسي اين است كه آيا در دوران طولاني غيبت، شيعه به حال خود رها شده و يا با دستورالعمل ويژه و ارائه ي الگوي رفتاري، تكليف آنها مشخص شده است؟
حاصل تحقيق حاضر اين است كه در هر دوره اي، گفتمان ويژه اي كه، ملهم از آموزه هاي امامان (عليهم السّلام) بوده، به كنش منتظرانه ي شيعه غنا بخشيده است. در اين ميان، گفتمان هاي ذيل- كه اين تحقيق بر محور آنها استوار شده است- از اهميت ويژه اي برخوردارند:
-گفتمان انتظار؛
-گفتمان تقيّه؛
-گفتمان تعامل؛
-گفتمان ولايت فقيه.

علاوه بر اينها، گفتمان هاي ديگري، مانند«مبارزه»، «برائت» و«گفت و گوي جدلي» در دوران غيبت مطرح بوده و در هر زمان و دوره اي، متناسب با شرايط سياسي و اجتماعي، از الگوهاي غالب شيعه به شمار مي رفته است.

برو به ادامه مطلب