loading...
ℛ آبای ایران ℛ
خرید شارز و حمایت از سایت

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
پ نه پ - 5 (طنز) 0 191 zahra
چنان عشقش پریشان کرد ما را (سیف فرغانی) 0 180 zahra
داستان بی ریاترین راه برای بیان عشق 0 167 zahra
اعترافهای تکان دهنده طنز 0 192 zahra
جوک های جدید و خنده دار (5) 0 190 zahra
چگونه عمر تشک خوش خواب را افزایش دهیم؟ 0 201 kimiya
علائم وجود بدافزار در گوشی ها چیست؟ 0 182 kimiya
پنج میانبر صفحه کلید در ویندوز که اغلب فراموش شده هستند 0 182 kimiya
دلایل قانع کننده برای مهربان بودن 0 220 kimiya
اعصابی راحت با یک دمنوش خوش طعم و خانگی 0 156 kimiya
مهر مادر عشق پدر (ساسان کوچکی) 0 154 roofiya
داستان آموزنده ی صد دلاری 0 120 roofiya
پ نه پ - 3 (طنز) 0 136 roofiya
کارهای خنده دار تو آسانسور (طنز) 0 132 roofiya
جوک های جدید و خنده دار (3) 0 135 roofiya
چگونه می توانم آرامش داشته باشم؟ 0 116 shokoofe
راه‌ حل‌های پیشنهادی برای جلوگیری از فحش دادن در کودکان 0 131 shokoofe
چطور دوست صمیمی همسرتان باشید؟ 0 129 shokoofe
چگونه آیفون را بدون استفاده از دکمه های فیزیکی ریستارت کنیم؟ 0 116 shokoofe
تغییر میانبرهای صفحه‌کلید در مک 0 105 shokoofe
abayiran بازدید : 112 دوشنبه 09 تیر 1393 نظرات (0)

محمود هرندي - مولفه‌هاي قدرت در عرصه جهاني در حال تغيير است.‌ براي درک اين گزاره سياسي حتما نبايد سراغ کتب تخصصي علم سياست رفت، بلکه نگاهي به تحولات موجود در اقصي‌نقاط جهان حاکي از محسوس بودن تغيير مولفه‌هاي قدرت از «سخت» به «نيمه‌سخت» و «نرم» است.‌
براي اولين بار جوزف ناي از استادان علوم سياسي دانشگاه هاروارد بود که در دهه 1990 ميلادي از قدرت نرم سخن گفت و هرچند در آستانه فروپاشي بلوک شرق، قدرت آمريکا را در حال تغيير از سخت به نرم ارزيابي کرد، اما روند تحولات آينده نشان داد واشنگتن، خود نيز با تهديدات نرمي مواجه شده که مي رود تا افول سلطه يکجانبه اين کشور را در پي داشته باشد. هرچند برخي تندروهاي آمريکايي با انکار محدوديت هاي قدرت واشنگتن تحت تاثير تغيير مولفه هاي اعمال قدرت در نظام بين الملل تلاش مي کنند بحران نفوذ اين کشور در جهان امروز را به انفعال دولت باراک اوباما نسبت دهند، اما وراي اين فرافکني ها، مصاديق بحران مشروعيت براي اعمال قدرت آمريکا در جهان آنقدر ملموس است که به زحمت مي توان آن را در سنجش مولفه هاي امروز قدرت ناديده گرفت.

يکي از مهم ترين اين تغييرات، قدرتمندتر شدن رسانه ها در جهان امروز است به طوري که تمام کشورها از جمله واشنگتن براي اعمال قدرت، نياز به اقناع افکارعمومي دارند و ديگر اين فقط برجستگي هاي نظامي نيست که اعمال فشار بر ديگر کشورها را مشروعيت ظاهري مي بخشد. ناکارآمدي قدرت آمريکا براي اعمال فشار نظامي بر دولت بشار اسد در سوريه يکي از نمونه هاي همين قدرت شبکه هاي اجتماعي و رسانه ها بود که نشان داد کاخ سفيد ديگر قادر به ورود به جنگي تازه بدون اقناع افکارعمومي نيست. باراک اوباما که پيش از اين به دنبال «بحران شنود» و افشاگري هاي اسنودن در قبال سياست هاي جاسوسي اين کشور، متوجه نفوذ بيش از پيش رسانه ها شده بود، در بسياري ديگر از مسائل بين المللي نيز چاره اي جز اقناع افکارعمومي پيش از اتخاذ يک سياست مشخص نداشت و اين موضوع بي ترديد بر دولتمردان کشوري که به استثناي 5300 پايگاه نظامي در خاک خود در ديگر نقاط جهان هم 850 پايگاه نظامي دارد، گران آمده است.
واشنگتن که سال 2013 به تنهايي معادل 40درصد بودجه نظامي کل جهان را به خود اختصاص داده بود، اکنون به خوبي دريافته است که مولفه هاي قدرت نرم، ديگر نه وابسته به امکانات نظامي و کلاهک هاي هسته اي و پياده نظام مستقر در کشورهاي مختلف که تابعي از قدرت اقناع، محبوبيت و نفوذ يک کشور در جوامع ديگر است و باعث شده اين کشور بسان بسياري ديگر از کشورها با سرمايه گذاري روي تبليغات فرهنگي و توسعه آنچه سبک زندگي آمريکايي خوانده مي شود، براي توسعه قدرت نرم خود تلاش کند.
با اين همه، آنچه بيش از هر چيز ديگري قدرت نرم آمريکا را در جهان امروز تهديد مي کند، بي اعتمادي ملت هاي مختلف جهان به سياست هاي تجاوزکارانه ايالات متحده در دهه هاي پيشين است. با وجود اين که سردمداران کاخ سفيد تلاش مي کنند با عذرخواهي هاي خود از ديگر کشورها به دليل سياست هاي گذشته، فضاي موجود را تلطيف کنند، اما نظرسنجي ها نشان مي دهد افکارعمومي جهان دل خوشي از واشنگتن نداشته و راغب به همراهي دولت هاي مختلف با ايالات متحده نيستند.
اين در شرايطي است که گفتمان هاي رقيب گفتمان آمريکايي در سطح جهان قدرت تازه اي گرفته و همين امر نيز قدرت نرم آمريکا را تهديد مي کند. نظريه پردازان آمريکايي در کرسي هاي شرق شناسي خود به خوبي آگاهي يافته اند اسلامگرايي غيرافراطي به طور بي سابقه اي محبوبيت يافته و رقيبي براي گفتمان ليبرال سرمايه داري شده است.
هرچند طي دهه هاي اخير تلاش شده با برجسته سازي راديکاليسم اسلامي، گروه هاي تندروي تروريستي نماينده جهان اسلام معرفي شوند، اما تلاش هاي تازه دولت يازدهم در ايران و ارائه يک چهره ميانه رو از کشورمان، بخش عمده اي از تلاش هاي تبليغاتي غرب را خنثي کرده و به نظر مي رسد اين روند مي تواند آمريکا و متحدانش را از نظر قدرت الهام بخشي لااقل در بخش مهمي از کشورهاي اسلامي با مشکل مواجه کند.
به هر ترتيب آنچه به خوبي معرف مولفه هاي قدرت در قرن بيست و يکم است، پايان يافتن اتکاي محض به بنيه نظامي و اهميت پيدا کردن توان اقناع و الهام بخشي افکارعمومي است و اين نه فقط با تکيه بر رسانه هاي قدرتمند و صنعت فيلمسازي و ايده پردازي هاي آکادميک، که با پشتوانه ظرفيت هاي گفتمان سازي و اعتمادآفريني در ميان ملت هاي جهان امکان پذير است. بديهي است ملت هايي که به تجربه دريافته اند برخي کشورها به جز منافع خود به منافع ملتي ديگر نينديشيده و حتي ژست کمک هاي انساندوستانه شان نيز از سر کسب منافع بيشتر است، نمي توانند ادعاهاي حقوق بشري را باور کنند. همين امر کشورهايي با سابقه تجاوز به حقوق ديگر ملت ها را در شرايط سختي قرار داده است.
با وجود اين کشورهاي ديگري که داراي گفتماني مستقل و فراگير بوده و در پيشينه شان برهم زدن صلح و امنيت جهاني ديده نمي شود از اين امکان برخوردار هستند که از اين مولفه اثرگذار استفاده کرده و قدرت خود را برمبناي مولفه هاي قرن بيست و يکم افزايش دهند. شايد بر همين مبناست که جنگ سرد گفتماني و تبليغاتي سال هاست بين گفتمان انقلاب اسلامي و گفتمان ليبرال سرمايه داري آمريکايي در جريان است و گذشت زمان نشان مي دهد کدام يک از اين دو گفتمان امکان پيروزي خواهد داشت. کشورهاي غربي بيش از ده سال است تهران را متهم به تلاش براي ساخت سلاح هسته اي مي کنند، چراکه در گفتمان مسلط بر اين کشورها، هنوز کلاهک هسته اي به عنوان قدرتمندترين سلاح نظامي، مولفه لازم براي حفظ اقتدار بين المللي يک کشور بوده و اين درحالي است که ايران نه در قدرت سخت که در عرصه قدرت نرم منافع اين کشورها را تهديد مي کند و به همين خاطر آنان اکنون دريافته اند که شايد اتهامات حقوق بشري، بيش از تکرار ادعاهاي هسته اي بتواند برايشان راهگشا باشد.با اين همه تجربه نشان داده است اتهام زني بي اساس نمي تواند قدرت نرم يک کشور را محدود کند و با اين حال کشور مدعي برخورداري از مولفه هاي قدرت نرم بايد از چنان هوشمندي برخوردار باشد تا توان گفتمان سازي خود را از طريق غلتيدن در بحران شعارزدگي تضعيف نساخته و بموقع از ظرفيت هاي خود در رويارويي نرم بهره ببرد.
به هر ترتيب همان طور که در قرن هاي گذشته، پارادايم هاي حاکم بر مفهوم و اشکال قدرت دچار تغيير شده و زماني صدرنشيني نيروي دريايي کشورها، جاي خود را به نيروي زميني داد و زماني ديگر اين نيروي هوايي بود که در صدر مولفه هاي قدرت قرار گرفت و بعد سلاح هاي شيميايي و توان موشکي تعيين کننده شد و پس از آن نوبت به سلاح هاي هسته اي رسيد، حالا مفهوم قدرت دوباره در حال پوست اندازي است و مولفه هاي رواني، تبليغاتي و سايبري اهميتي مضاعف يافته و در چنين زمانه اي، کشورها بايد خود را براي رقابت در اين عرصه آماده کنند. شايد اگر اين تغيير رويکرد به رسميت شناخته شود، بايد در آينده منتظر انتقال بودجه هاي نظامي به سمت سرمايه گذاري در پروژه هاي علمي، فرهنگي و رسانه اي بود.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • تماس با ما

    بـــرای اطــــــلاع از تـعرفه
    تـــبــلیـــغاتــــی ســــایت
    بنر ,درج آهنگ در سايــت
    آی دی مــــــــــــــــــدیر را
    در یـاهـــو و فیـــس بــوک
    ادد نموده و مکاتبـه نمائید
    -------------------------------
    Yahoo Status by RoozGozar.com




    abayiran@nimbuzz.com


    abayiran

    ايـــــميل ارسال نُوت پريَد
    ســــــفارش تبليغـــــــــــات
    و
    گفتگو
    abayirani@gmail.com

    آمار سایت
  • کل مطالب : 1740
  • کل نظرات : 179
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 945
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 66
  • بازدید امروز : 1,013
  • باردید دیروز : 88
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 1,558
  • بازدید ماه : 3,459
  • بازدید سال : 31,598
  • بازدید کلی : 596,307
  • کدهای اختصاصی

    دریافت کد تغییر شکل موس